علما وخدمت به دیگران
امام خمینی رحمه الله و خدمتبه شاگرد
آیت الله عزالدین زنجانی میگوید: در ایامی که به درس اسفار امام خمینی رحمه الله میرفتم به بیماری «حصبه» دچار شدم . فصل زمستان بود . آن موقع، حصبه بیماری خطرناکی به شمار میآمد . منزل ما در گذر جدا بود و منزل امام در حوالی همان گذر بود . ایشان بعد از اطلاع، هر صبح و شب به عیادت من میآمد; یادم هست که ایشان یک شب به عیادت من آمده بود و دکتری هم قبل از ایشان آمده بود و چون داروی اشتباهی داده بود، حالم بسیار بد بود . امام در آن شب زمستانی به دنبال طبیبی رفت و او را به خانه آورد و بعد از بهتر شدن حالم، خانه را ترک کرد و آنگاه وسایل انتقال مرا به بیمارستان فراهم کرد . (14)
امام خمینی رحمه الله و خدمتبه زائران
در یکی از سالها، امام با چند تن از علمای دیگر، برای زیارت مرقد حضرت امام رضا علیه السلام به مشهد رفت و در آنجا خانهای اجاره کردند . آنان هر روز بعد از ظهر به طور دسته جمعی به حرم مطهر میرفتند و پس از زیارت و دعا به خانه مراجعت میکردند و در حیاط مینشستند و چایی میخورند . امام هم هر روز همراه بقیه به حرم میرفت . ولی پس از زیارت، زودتر برمیگشت و حیاط را جارو میکرد; فرش را میانداخت و چای آماده میکرد . روزی یکی از همراهان پرسید: حیف نیستبرای خاطر دوستان و پذیرایی از آنان دعا و زیارت را مختصر میکنید؟ پاسخ داد: ثواب این کار از زیارت و دعا کمتر نیست . (15)
امام خمینی رحمه الله و وصیتبه خدمت
امام خمینی رحمه الله در وصیت نامه اخلاقی خود به فرزندش مینوسید:
«پسرم، از زیر بار مسئولیت انسانی; که خدمتبه حق در صورت خدمتبه خلق است، شانه خالی مکن که تاخت و تاز شیطان در این میدان کمتر از میدان تاخت و تاز در بین مسئولین و دستاندرکاران نیست . و دست و پا برای به دست آوردن مقام هرچه باشد، چه مقام معنوی و چه مادی مزن، به عذر آنکه میخواهم به معارف الهی نزدیک شوم یا خدمتبه عبادالله نمایم که توجه به آن از شیطان است، چه رسد که کوشش برای به دست آوردن آن .»